ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

درباره عکسی از کیهان کلهر که در فضای مجازی سروصدای زیادی به پا کرد | خاطرات ماشین خوش‌صدا

  • کد خبر: ۴۰۱۰۶
  • ۰۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۳
درباره عکسی از کیهان کلهر که در فضای مجازی سروصدای زیادی به پا کرد | خاطرات ماشین خوش‌صدا
در دنـیایی که گزاره «این‌صداست که می‌ماند» به جمله‌ای جاافتاده تبدیل شده است، تصویری یادگاری از بزرگان صدای ایرانی در اینستاگرام دست به دست می‌شود که شاید این گمان را تقویت می‌کند که تصویر گاهی از صدا هم ماندنی‌تر است!
محمدناصر حق‌خواه | شهرآرانیوز- کیهان کلهر، نوازنده چیره دست و استاد مسلم کمانچه، در اینستاگرامش به بهانه سالروز تولد دیگر استاد موسیقی ایرانی، حسین‌علیزاده، منتشر کرده است. در این تصویر استاد کلهر و استاد علیزاده در صندلی جلو خودرویی دیده می‌شوند که در صندلی پشتی شان، استاد محمدرضا شجریان و فرزندش همایون شجریان نشسته اند. عکسی به غایت دیدنی که هم رسانی اش در شبکه‌های مجازی، واکنش‌های زیادی برانگیخته است، از گرامیداشت این گروه هنرمند تا گمانه زنی درباره زمان و مکان عکس تا طنز و مطایبه‌های شیرین. واکنش‌هایی که در مطلب پیش رو قرار است به آن بپردازیم، واکنش‌هایی به گران قیمت‌ترین خودرو ایرانی!


این گروه عجیب!

کمتر زمانی در هنر ایران پیش آمده است که گروهی این چنین گرد هم جمع شوند، شاید دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی گروهی از نویسندگان و شعرای بزرگ ایرانی در محافلی یکتا به هم رسیده اند که نتیجه اش آثاری درخشان شده است و شاید در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ گروهی از هنرمندان بزرگ هنر‌های تجسمی در شرایطی آثار بزرگی را خلق کرده اند، اما از نظر طول همکاری و عمق و تعداد آثار، هیچ گروه هنری‌ای به مجموعه فرهنگی هنری چاوش و گروه‌های زیرمجموعه اش عارف و شیدا نمی‌رسد، گروهی که با تلاش حسن کامکار و محمدرضا لطفی شکل گرفت و هوشنگ ابتهاج از حامیان آن بود. از اعضای برجسته این کانون به محمدرضا لطفی، حسین‌علیزاده، محمدرضا شجریان، پرویز ‌مشکاتیان و شهرام‌ناظری می‌توان اشاره کرد. افرادی که در دوره‌ای بین سال ۵۷ تا ۶۳ آثار درخشانی شامل ۱۲ آلبوم موسیقی در حوزه موسیقی سنتی ایرانی ساختند و منتشر کردند.

اما داستان این عکس به سال‌ها بعد می‌رسد، سال‌های پس از پایان کار کانون چاوش. عکسی که در آن کیهان کلهر کمی جوان‌تر از دیگران به گروهی اضافه شده که حالا پسر جوان استاد آواز ایران هم در آن است. گروهی که محمدرضا شجریان در آن می‌خواند، همایون شجریان در آن تنبک می‌زند و گاهی با استاد هم نوا می‌شود و کیهان کلهر با کمانچه اش روح را از بدن حاضران جدا می‌کند و حسین علیزاده که آهنگ ساز و البته نوازنده تار است، به ساز خوش الحانش زخمه می‌زند.
 
این گروه سال‌ها در داخل و خارج ایران اجرا‌های متعدد و به یادماندنی انجام داد که اوجش در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بود. حالا سال‌ها بعد در سالروز تولد یکی از این بزرگان، کلهر برای علیزاده چنین نوشته است: «نمی دانم در این سال‌ها چند هزار کیلومتر در کنار هم جاده پیمودیم یا نمی‌دانم چند مرتبه کره زمین را با هواپیما دور زدیم، اما خوب می‌دانم که رفاقت و پرواز با تو برادر بزرگ و معلم کاربلد لایتناهی است.» این بخش‌هایی از متن به نسبت بلندی بود که کلهر برای علیزاده نوشته است، اما پس از انتشار این عکس واکنش‌ها به این تصویر از باقی چیز‌ها دیدنی‌تر بود.


کجا؟ کی؟ چطور؟

اولین واکنش‌ها به عکس، البته پس از حسرت‌های بسیار از نبودن چنین گروهی در سال‌های گذشته و شاید افت موسیقی ایرانی، درباره زمان و مکان ثبت تصویر بود. بعضی این عکس را به اجرا‌های خیریه پس از زلزله بم که عوایدش به زلزله زدگان اهدا شد، مربوط دانسته اند که باتوجه به آب وهوای در عکس، بعید به نظر نمی‌رسد. عده‌ای هم اجرا را به خارج کشور مربوط دانسته اند که باتوجه به نوع خودرو و اندکی از محیط بیرونی که دیده می‌شود، باز هم بعید نیست، اما اظهارنظر دراین باره در هر صورت ناممکن به نظر می‌رسد. چیزی که مشخص است این عکس به احتمال قوی به اوایل دهه ۸۰ برمی گردد، اما پس از کارآگاه بازی‌های این چنینی نکته دیگر شوخی‌های زیادی بود که با این عکس انجام شد.

یکی از شوخی‌های مهم در باره عکس این بود که: «این‌ها توی ماشین چی گوش می‌دادند؟» کاربری نوشته بود: «ای کاش خودرویی با این سرنشین‌ها با آدم تصادف کند». دیگری نوشته بود: «چرا استاد شجریان را روی صندلی عقب نشانده اند و استاد علیزاده جلو نشسته است؟» کسی باتوجه به حالت دست استاد شجریان در عکس نوشته است: «استاد لایک می‌دادند، وقتی لایک مد نبود». دیگری نوشته است: «کاملا معلوم است که استاد علیزاده وقتی استاد کلهر خسته می‌شدند، پرتقال پوست می‌کنده و به ایشان می‌داده است!»

این شوخی‌ها و این حال خوب و این حسرت‌ها شاید بین این همه اخبار ناگوار، چند لحظه‌ای حال همه را خوب کرده است و این به احتمال معجزه بزرگان است و جادوی هنر! زیرا درحالی که این روز‌ها هر کدام در گوشه‌ای مشغول کار خودند و یکی از حاضران در این جمع روز‌های سخت بیماری را می‌گذارند، حتی عکسی قدیمی از آنان تا این حد اثرگذار است!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->